دویدن با گرگهای خاکستری ایران


هجدهمين شماره از ويژه‌نامه ايران‌شناسي و ايران‌گردي «سرزمين‌من» منتشر شد؛ اين نشريه كاري از گروه مجلات همشهري است كه به معرفي ميراث‌‌ فرهنگي، طبيعي و معنوي ايران مي‌پردازد.


هجدهمين شماره از ويژه‌نامه ايران‌شناسي و ايران‌گردي «سرزمين‌من» منتشر شد؛ اين نشريه كاري از گروه مجلات همشهري است كه به معرفي ميراث‌‌ فرهنگي، طبيعي و معنوي ايران مي‌پردازد.
«اين گروه خشن» عنوان مطلب اصلي اين شماره «سرزمين‌من» در بخش «حيات‌وحش» است که نگاهي جانورشناسانه به زندگي گرگ‌هاي خاکستري ايران دارد. شکارگراني پرابهت که در سراسر ايران به صورت گروهي زندگي مي‌کنند.
يکي از گزارش‌هاي جالب اين شماره «سرزمين‌من» که در بخش «طبيعت و مردم‌شناسي» منتشر شده‌، گزارشي است با عنوان «دام‌هاي پرنده». سرزمين من در اين گزارش اختصاصي به شيوه‌اي ايراني و منحصر به فرد براي صيد پرندگان پرداخته‌؛ در اين نوع صيد سنتي که در تمام دنيا فقط در فريدون‌کنار مازندران انجام مي‌شود، انسان و پرنده براي صيد پرنده‌اي ديگر با هم تباني مي‌کنند.
«سرزمين‌من» در اين شماره خود دو گزارش در حوزه «مردم‌شناسي» منتشر کرده ‌است. «سنگي به رنگ آسمان» گزارشي اختصاصي از معدن فيروزه نيشابور و معدن‌چيان آنجاست که به شيوه نيمه‌سنتي، فيروزه را از دل سنگ‌هاي سياه بيرون مي‌کشند. مطلب دوم با عنوان «بي‌کران نمک» گزارش سفري است به درياچه نمک قم، بزرگ‌ترين معدن سطحي ايران، درياچه‌اي از نمک با وسعتي بيشتر از يک هزار و 800 کيلومتر مربع.
در بخش «تاريخ» اين شماره «سرزمين‌من»، گزارشي از قره‌کليسا که نهمين اثر ثبت شده ايران در فهرست ميراث جهاني است منتشر شده؛ اين گزارش با نام «کليساي ايراني، ميراث جهاني» به چاپ رسيده است.
«سفر به آشيانه عقاب» مطلب «سرزمين‌من» در بخش «تاريخ و طبيعت» اين شماره درباره قلعه الموت قزوين است که همواره طبيعت و تاريخش با قصه و افسانه گره خورده‌ است.
«بندي براي پرواز» مطلب ديگر «سرزمين‌من» در بخش «طبيعت» است که در آن به بند عليخان، يکي از تالاب‌هاي فصلي ايران كه نزديك استان تهران است پرداخته. جايي كه زمستان‌ها خانه قشلاقي پرندگان مهاجر مي‌شود.
در بخش «خليج‌فارس» اين شماره، در گزارشي به نام «در اعماق نمکدان»، ماجراي سفري پرخطر به اعماق طولاني‌ترين غار نمكي جهان گفته شده. سفري به غار نمكدان3 در قشم كه سال گذشته انجام گرفت و نزديك بود گروه غارنوردان در دل اين غار جان بسپارند.
«سرزمين‌من» در اين شماره خود يک گزارش هم در بخش «ميراث، دوربين، حرکت» منتشر کرده ‌است. گزارش «خونخواهان در دل ايران» مکان‌هاي طبيعي ايران را که سريال مختارنامه درآنها فيلم‌برداري شده، بررسي کرده است.
«بهشت کوچک ديباج» نگاهي به زندگي و بارگاه امامزاده اسماعيل(ع) در اصفهان دارد که در بخش «امامزاده» اين شماره از «سرزمين‌من» چاپ شده است.
در بخش «راهنماي سفر» هجدهمين شماره «سرزمين‌من» سه راهنما خواهيد خواند؛ «برف‌بازي بر فراز پايتخت» كه راهنماي سفر يک روزه به پيست اسکي ديزين است، «آب‌تني در زمستان» که راهنماي سفر دو روزه به بندر گرم بوشهر در فصل زمستان است و «پياده‌روي در مصر» هم راهنماي سفر به روستاي کويري مصر است در استان اصفهان است.
هجدهمين شماره نشريه ايران‌شناسي «سرزمين‌من»، در 132 صفحه، به سردبيري رضا مختاري و با قيمت 2500 تومان به صورت تمام رنگي و گلاسه منتشر شده است.

منبع خبر: ایلنا

---------------------------------------

پی نوشت:

گزارش غار نمکدان گزارشی از فعالیت مشترک غارنوردی غارنوردان باشگاه دماوند و باشگاه آزادگان مشهد در غار نمکدان در سال 88 است که در پی بارندگی شدید سطح آب در غار بالا آمده و گذرگاه های غار به زیر آب رفته....

شما می توانید گزارش این برنامه را در این شماره مجله همشهری "سرزمین من" بخوانید.

-----------------------------------

متن ارسالی از سعید هاشمی نژاد (از اعضای این برنامه ) در رابطه با این گزارش:

گزافه گويي ژورناليستي!

بعد از خبر چاپ گزارش غار نمكدان از طريق افشين با خوشحالي به باجه روزنامه فروشي رفته و دو نسخه از مجله را خريدم.عكسهاي زيباي افشين باز هم چشمانم را به ميهماني رنگها مي برد. با اشتياق به توصيف چگونگي حادثه رسيدم و ناگهان تمامي شوق خواندنم خشكيد...

به افشين زنگ زدم و با گلايه از علت برخي گزافه گويي ها و تخريب وجهه ديگر اعضاي گروه پرسيدم. اولين نكته اي كه افشين اشاره كرد اين بود كه در صفحه ابتداي گزارش نام نگارنده مطلب(علي اكبر رضوي) ذكر شده و خود افشين اين مطلب را دوسال پيش براي مجله ارسال كرده كه اكنون به چاپ رسيده است. خود افشين هم از اين همه بي دقتي و بي مبالاتي ژورناليستي گله داشت و دلش پر بود اما در عين حال مي گفت كه متاسفانه اين غلطهاي فاحش ژورناليستي برايش عادي شده است زيرا اين گونه مجلات بدنبال خوراك براي خوانندگان عادي و مشتاق حادثه جويي كاذب هستند!

البته تاكيد شخصي من اين است كه خود ما به عنوان نگارندگان يا ثبت كنندگان يك مطلب بايد دقت بيشتري بخرج دهيم تا حداقل در نگاه دوستان فني كارمان هم اين گزارشات قابل به عرضه باشند.اسفند ماه سال 1388 هنگامي كه گزارشگر روزنامه قدس از من و همسرم در خواست مصاحبه كرد فقط در صورت عينا عنوان شدن گفته هايمان با اين گزارش موافقت كرديم و همين گونه هم شد.مثلا در متن گزارش مچله سرزمين من مي خوانيم: "...تقريبا غير از ما سه نفر بقيه خود را باخته بودند..." شما به عنوان خواننده مطلب چه ذهنيتي در مورد سعيد هاشمي نژاد نامي كه در اين برنامه بوده خواهيد داشت. در حالي كه اين شخص در زمان بحث بر سر چگونگي خروج از غار به همراه غارنورد ديگري به نام مازيار فرزين در كميته بحران حضور كامل داشتند و با سرپرست و مسئول فني مشاوره كردند( تمامي اين موارد در فيلم موجود مي باشد). بدون اغراق بگويم كه تمامي افراد حاضر به نوعي دچار استرس آن هم به شيوه خود بودند اما هيچ كدام از اعضاي تيم خود را نباخت و هيچگونه سرپيچي از دستورات سرپرست و مسئول فني رخ ندادو تيم در نهايت سرعت از غار خارج گرديد. فكر مي كنم نگارنده متن(آقاي رضوي) هيچگونه دركي از واژه خودباختگي در كوهستان ندارد كه اينگونه افراد تيم را به قضاوت نشسته است.فردي كه خود را مي بازد هيچگونه دركي درستي از اطراف نخواهد داشت و حركاتي غير عاقلانه از خود نشان مي دهد.اميدوارم با دقت نظر بيشتر خودمان تا حد زيادي بتوانيم اين آقايان ژورناليست را توجيه نماييم زيرا همين اوراق روزنامه ها و برگهاي كتابها تاريخ را مي سازند و ثبت مي شوند.

همچنین شما گزارش دیگری از این برنامه نوشته سعید هاشمی نژاد را میتوانید بخوانید.

--------------------------------------

توضیح و پوزش:

طی این چند روز برخی دوستان که گزارش را خوانده اند و خود نیز در برنامه اصلی حضور داشته اند طی تماسی گله و شکایتی داشتند از اشکالات، تفاوتها و نحوه نگارش در متن چاپ شده در مجله با برنامه اصلی، که لازم به توضیح است متن این گزارش دو سال قبل برای مجله ارسال شده که از روی متن اولیه و عکسهای آن برنامه، داستانی هیجان انگیز و خلاصه وار و با توجه به شیوه های روزنامه نگاری هیجانی برای جذب و همراه ساختن مخاطب توسط یکی دیگر از نویسندگان مجله نوشته شده که شما آن خلاصه داستان وار را که در آن غلو ها و ایرادت بنیادین و گاهن غیر فنی از نظر ما میباشد را خواهید خواند .

هر چند که مجلات خود را در حک و ویرایش مطلب ارسال شده مختار میدانند و معمولا این نکته را در صفحه اول مجله خود مینویسند و مطالب رابا توجه به فرمت و شیوه نگارشی خود در میآورند اما من کوتاهی خودم را درعدم اصلاح دقیق متن باز نشر شده میپذیرم و با نظر سعید هاشمی نژاد کاملا موافقم .

به هر ترتیب و پیشاپیش از شما خوانندگان گرامی که ممکن است گزارش برنامه این حادثه را در سایت هم طناب و یا در جای دیگر خوانده یا شنیده باشید و تفاوتهایی در آن ببینید و یا دوستانی که در آن برنامه حضور داشته اند پوزش میخواهیم .

افشین یوسفی

1 comments:

    On ۱۷:۵۸ سعيد هاشمي نژاد گفت...

    گزافه گويي ژورناليستي!
    بعد از خبر چاپ گزارش غار نمكدان از طريق افشين با خوشحالي به باجه روزنامه فروشي رفته و دو نسخه از مجله را خريدم.عكسهاي زيباي افشين باز هم چشمانم را به ميهماني رنگها مي برد. با اشتياق به توصيف چگونگي حادثه رسيدم و ناگهان تمامي شوق خواندنم خشكيد...
    به افشين زنگ زدم و با گلايه از علت برخي گزافه گويي ها و تخريب وجهه ديگر اعضاي گروه پرسيدم. اولين نكته اي كه افشين اشاره كرداين بود كه در صفحه ابتداي گزارش نام نگارنده مطلب(علي اكبر رضوي) ذكر شده و خود افشين اين مطلب را دوسال پيش براي مجله ارسال كرده كه اكنون به چاپ رسيده است.خود افشين هم از اين همه بي دقتي و بي مبالاتي ژورناليستي گله داشت و دلش پر بود اما در عين حال مي گفت كه متاسفانه اين غلطهاي فاحش ژورناليستي برايش عادي شده است زيرا اين گونه مجلات بدنبال خوراك براي خوانندگان عادي و مشتاق حادثه جويي كاذب هستند!
    البته تاكيد شخصي من اين است كه خود ما به عنوان نگارندگان يا ثبت كنندگان يك مطلب بايد دقت بيشتري بخرج دهيم تا حداقل در نگاه دوستان فني كارمان هم اين گزارشات قابل به عرضه باشند.اسفند ماه سال 1388 هنگامي كه گزارشگر روزنامه قدس از من و همسرم در خواست مصاحبه كرد فقط در صورت عينا عنوان شدن گفته هايمان با اين گزارش موافقت كرديم و همين گونه هم شد.
    مثلا در متن گزارش مچله سرزمين من مي خوانيم: "...تقريبا غير از ما سه نفر بقيه خود را باخته بودند..." شما به عنوان خواننده مطلب چه ذهنيتي در مورد سعيد هاشمي نژاد نامي كه در اين برنامه بوده خواهيد داشت. در حالي كه اين شخص در زمان بحث بر سر چگونگي خروج از غار به همراه غارنورد ديگري به نام مازيار فرزين در كميته بحران حضور كامل داشتند و با سرپرست و مسئول فني مشاوره كردند( تمامي اين موارد در فيلم موجود مي باشد). بدون اغراق بگويم كه تمامي افراد حاضر به نوعي دچار استرس آن هم به شيوه خود بودند اما هيچ كدام از اعضاي تيم خود را نباخت و هيچگونه سرپيچي از دستورات سرپرست و مسئول فني رخ ندادو تيم در نهايت سرعت از غار خارج گرديد. فكر مي كنم نگارنده متن(آقاي رضوي) هيچگونه دركي از واژه خودباختگي در كوهستان ندارد كه اينگونه افراد تيم را به قضاوت نشسته است.فردي كه خود را مي بازد هيچگونه دركي درستي از اطراف نخواهد داشت و حركاتي غير عاقلانه از خود نشان مي دهد.
    اميدوارم با دقت نظر بيشتر خودمان تا حد زيادي بتوانيم اين آقايان ژورناليست را توجيه نماييم زيرا همين اوراق روزنامه ها و برگهاي كتابها تاريخ را مي سازند و ثبت مي شوند.