معرفی کتاب در هوای رقیق


ارسال: محسن عسگری- وبلاگ کلاهه
در هوای رقیق/جان کراکائور؛ترجمه :یحیی خویی.
تهران:نشرچشمه،1387

کوهنورد مشهور نیوزیلندی (۱۹۶۱ – ۱۹۹۶) است که بسیاری او را با فاجعه سال ۱۹۹۶ اورست که منجر به مرگ ۸ کوهنورد شد می‌شناسند. او در دهه ۹۰ با توانایی‌های خارق‌العاده خود به اوج شهرت در کوهنوردی رسید. ۵ بار فتح اورست در طول ۷ سال، فتح ۷ قله بزرگ قاره‌های مختلف (Seven Summits) در ۷ ماه برای اولین بار و… راب را به عنوان یکی از اسطوره‌های کوهنوردی مطرح کرد.
سال ۱۹۹۰
راب در ۱۹۸۸ با گری بال (Gary Ball) آشنا شد. راب و گری در سال‌های بعد به اتفاق هم کوهنوردی می‌کردند. آنها در سال ۹۰ به قصد فتح ۷ قله مرتفع قاره‌ها (Seven Summits) کار خود را با فتح اورست در می ۱۹۹۰ آغاز و با فتح وینسن مسیف در دسامبر ۱۹۹۰ تنها چند ساعت پیش از پایان زمان ۷ ماهه به پایان بردند. در واقع سال ۹۰ نقطه‌ی عطفی در زندگی هال بود. او برای اولین بار اورست را فتح کرد و در جریان آن با همسر آینده‌اش جان آرنولد (Jan Arnold) آشنا شد. جان یک دکتر است و در آن زمان در یک کلینیک پایین‌تر از کمپ اصلی کار می‌کرد. راب پس از صعود موفقیت‌آمیز، به کلینیک رسید و از جان دعوت کرد که با هم به قله مک‌کینلی صعود کنند. آنها چند سال بعد با هم ازدواج کردند.در سال‌های بعد جان به عنوان پزشک تیم در فتح اورست راب را همراهی می‌کرد. در فاجعه سال ۹۶ نیز قرار بود که همراه او باشد ولی در آن زمان ۷ ماه از بارداریش می‌گذشت و نمی‌توانست به کوه برود.
تجارت کوهنوردی
پس از موفقیت های سال ۹۰، راب و گری به این نتیجه رسیدند که برای نگه داشتن اسپانسرها هر صعودی باید به شکل ریسکی و خطرناک انجام شود و این ممکن است برای آنها حادثه بیافریند.راب و گری کوه‌نوردی حرفه‌ای را ترک کرده و به رؤیای خود، یعنی تأسیس یک شرکت برای بردن مشتریان به قله‌های مرتفع دنیا جامه‌ی عمل پوشاندند. شرکت آنها در سال ۱۹۹۲ تأسیس و به زودی مشهور شد. آنها در سال اول ده مشتری داشتند که شش نفر آنها موفق به فتح قله شدند. در سال ۱۹۹۳راب و گری بار دیگر گروهی از مشتریان را با موفقیت به قله اورست رساندند ولی در جریان صعود گری دچار خونریزی از سینوزهایش شد و نتوانس قله را فتح کند. خونریزی سینوزهای گری مقدمه اتفاقی بود که چند ماه بعد رخ داد. در ماه اکتبر گری در جریان فتح قله Dhaulagiri در نپال به دلیل التهاب ریوی درگذشت. راب جسد او را در گودالی در ارتفاع ۶۰۰۰ متری دفن کرد.پس از آن راب کسب و کاری را که آغاز کرده بودند به تنهایی ادامه داد. تا سال ۱۹۹۶ او ۳۹ نفر را در فتح موفقیت‌آمیز اورست همراهی کرده و خود بیش از هر کوهنورد دیگری غیر از شرپاها (راهنماهای بومی نپال) اورست را فتح کرده بود. با اعتباری که برای خود و شرکتش کسب کرده بود هزینه‌ای چند برابر شرکت‌های دیگر برای رساندن کوهنوردان به اورست دریافت می‌کرد (۶۵۰۰۰ دلار آمریکا). شهرت او در صعودهای مطمئن و ایمن علاقمندان را از سراسر دنیا جذب می‌کرد.
صعود سال ۱۹۹۶
در سال ۱۹۹۶ شرکت او با ۸ کوهنورد و ۳ راهنما (شامل خود راب) راهی اورست شد. کمی پس از نیمه شب ۱۰ می ۱۹۹۶، آنها به همراه تیم مشابهی از شرکت مانتین مدنس و کوهنوردانی از تایوان و هند، کمپ ۴ (آخرین کمپ مسیر جنوبی قله) را به قصد فتح اورست ترک کردند.صعود آنها به زودی با تأخیرهایی همراه شد. زمانی که کوهنوردان به پلکان هیلاری (دیواره سنگی نزدیک قله اورست) رسیدند، متوجه شدند که نصب طناب‌های لازم برای صعود بر خلاف انتظار از پیش انجام نشده است. کوهنوردان مجبور شدند حدود یک ساعت منتظر نصب طناب‌ها توسط راهنماها بمانند. ۳۳ کوهنورد می‌بایست در یک روز به قله صعود می‌کردند و راب از کوهنوردان خواسته بود که با فاصله ۱۵۰ متری از یکدیگر حرکت کنند. تعداد زیاد صعود کنندگان باعث ایجاد ازدحام در پلکان هیلاری شد به طوری که بیشتر کوهنوردان نتوانستند پیش از ساعت ۲ بعد از ظهر به قله برسند. این ساعت به عنوان آخرین زمان امن برای فتح قله است. کوهنوردانی که پس از آن زمان قله را فتح می‌کردند ممکن بود نتوانند پیش از فرا رسیدن شب و سردی هوا به کمپ ۴ بازگردند. خود راب در ساعت ۲:۲۵ به قله رسید. "پنجمین صعود او به اورست." در این زمان، داگ هانسن، یکی از از کوهنوردان شرکت راب هنوز در حال صعود به سمت قله بود.
طوفان بر بام دنیا
حدود ساعت ۳ چند نفر از شرپاهای شرکت راب شروع به پایین آمدن از قله کردند. آنها در مسیر خود به داگ هانسن برخوردند و از او خواستند که با آنها پایین بیاید ولی هانسن مخالفت کرد. راب در مسیر بازگشت به آنها رسید و از آنها خواست تا برای کمک به سایر کوهنوردان پایین بروند و خود برای کمک به داگ هانسن که با اتمام ذخیره کپسول اکسیژنش دچار مشکل شده بود ماند. در ساعت ۵ بعد از ظهر کولاکی از سمت جنوب غربی اورست آغاز و موجب کاهش دید و ناپیدا شدن مسیر بازگشت به کمپ ۴ شد. کمی پس از آن راب با بیسیم درخواست کمک کرد و گفت که داگ هانسن بیهوش شده اما هنوز زنده است. چند بار از او خواسته شد که هانسن را رها کند و به تنهایی پایین بیاید اما راب هر بار مخالفت کرد. در ساعت ۵:۳۰ اندی هریس، یکی از راهنماها با کپسول اکسیژن و آب به سمت پلکان هیلاری حرکت کرد. شدت طوفان آنها را مجبور کرد که شب را در کوه بگذرانند. در بادی که با سرعت بسیار زیاد می‌وزید و در هوایی به سردی ۱۰۰ درجه سانتیگراد زیر صفر.ساعت ۴:۴۳ صبح روز بعد راب با کمپ تماس گرفت و گفت که هریس به آنها رسیده ولی هانسن در طول شب در اثر سرما مرده و هریس هم گم شده است.شرایط بد هوا رسیدن به بالای پلکان هیلاری را غیر ممکن کرده بود و تلاش‌های کوهنوردان برای نجات راب به دلیل شرایط بد هوا بی‌تنیجه ماند. در این شرایط شیر کپسول اکسیژن راب یخ زد و او قادر به استفاده از کپسول اکسیژن نبود. ساعت ۹ صبح راب در تماسش با کمپ گفت که مشکل کپسول اکسیژن را حل کرده ولی پس از سپری کردن شب در کولاک شدید دست‌ها و پاهایش یخ زده‌اند و نمی‌تواند خود را به مسیر طناب‌ها برساند.
آخرین تماس
در بعد از ظهر او دوباره با کمپ تماس گرفت و از آنها خواست که ارتباط او را با همسرش جان آرنولد از طریق تلفن ماهواره‌ای برقرار کنند. او در حالی که کلمات را به زحمت بر زبان می‌آورد، برای آخرین بار با همسرش در نیوزیلند صحبت کرد:
- سلام عزیزم. امیدوارم الآن توی رختخواب راحت و گرم خوابیده باشی. حالت چطوره؟- نمی‌دونی چقدر دارم به تو فکر می‌کنم.- بهتر از اونی که فکر می‌کردم به نظر می‌رسی. عزیزم جات گرم هست؟ با در نظر گرفتن ارتفاعی که توش هستم، من تقریباً راحتم.- پاهات چطورن؟- چکمه‌هامو در نیاوردم تا ببینم. ولی حدس می‌زنم که کمی دچار یخ‌زدگی شده باشه.- من منتظرم تا برگردی خونه . من فقط می‌دونم تو نجات پیدا می‌کنی. فکر نکن اونجا تنها هستی. من تمام انرژی مثبتم را برات می‌فرستم.- دوستت دارم. لطفاً زیاد نگران نباش.
تلاش‌های بعدی برای برقراری تماس با راب در آن شب و فردای آن بدون پاسخ ماند.
… و پایان داستان
دوازده روز بعد، کوهنوردانی که در حال صعود به قله بودند جسد راب هال را در حالی که در یک گودال یخی کم عمق به سمت راست تکیه داده و بدنش را لایه نازکی از برف پوشانده بود پیدا کردند.سارا هال فرزند راب دو ماه بعد متولد شد. همسر راب شرکت او را به Guy Cotter فروخت.
حادثه‌ی سال ۹۶ منجر به مرگ ۸ کوهنورد شد.جان کراکائور، نویسنده‌ی آمریکایی که در گروه راب حضور داشت و از فاجعه جان سالم به در برد در مورد حوادث آن صعود کتابی به نام "Into Thin Air" نوشت. او در کتابش به شرح حوادث و علل وقوع اشاره می‌کند. کراکاور تأکید می‌کند که علت اصلی مرگ راب این بود که حاضر نشد هانسن را رها کرده و قبل از به وجود آمدن شرایط نامساعد به کمپ برگردد.

منبع :http://en.wikipedia.org/wiki/1996_Everest_Disaster

*در هوای رقیق/جان کراکائور؛ترجمه :یحیی خویی.
تهران:نشرچشمه،1387
قیمت:60000 ریال

3 comments:

    On ۱۹:۲۶ برگ گفت...

    منبع این مطلب وبلاگ منه. این کار درست نیست. حتی اگه نمیدونستید با یه سرچ ساده میشد فهمید که کپی پیست شده. لطفاً منبع رو تصحیح کنید.
    http://bargweb.net/?mode=3&id=90

     

    دوست عزیز ممون از تذکرتون .
    جواب شما رو میذارم تا دوست عزیزی که این مطلب رو فرستاده بهتون بده
    من از این موضوع بی خبرم
    مطلب رو تو وبلاگ شما هم دیدم هر دو مطلب یک ترجمه دارد احتمالا یکی از روی یکی دیگه اوون رو کپی کرده
    من موضوع رو بیشتر پیگیری میکنم

     

    منبع اصلی این مطلب رو تو ویکی پدیا هم دیدم
    این آدرس اصل مقاله به زبان انگلیسی است
    http://en.wikipedia.org/wiki/1996_Everest_Disaster