پروسيك يا بدون پروسيك؟
در برنامه اي كه به همراه چند تن از دوستان در غار يخ مراد اجرا كرديم، چند نفر بدون توجه به توصيه هاي سرپرست فني تيم به هنگام فرود چاه 15 متري انتهاي غار از گره پروسيك استفاده كردند كه يكي از آنان به علت قفل شدن گره پروسيك در قسمت كلاهكي مسير متوقف گشت. با اين كه شخص نام برده از توانايي بدني خوبي نيز برخوردار بود، ولي با توجه به شرايط پيش آمده و با توجه به تلاشهاي بسيار قادر به آزاد سازي خود نبود. كه در نهايت توسط چاقويي طنابچه پروسيك را بريده و فرود را ادامه داد.

اين اتفاق باعث شد كه توجه بيشتري به اين مهم كنم.
نخستين باري كه هنگام فرود در غاري با تكنيك نگه داشتن انتهاي طناب فرود توسط شخص ديگري آشنا شدم اين سوال برايم مطرح گشت كه آيا اين روش صحيح ميباشد يا خير؟ سپس با طرح آن در بين مربيان با تجربه اي كه مي شناختم جوياي جوابي مناسب برايش بودم. عده اي آن را كاملا مردود و گروهي نيز در تاييد آن برآمدند. كه از دلايل آنان ميتوان به لزوم استفاده مكرر از دستها هنگام عبور از مجاري تنگ چاهها يا سطوح لغزنده و گلي ديوارهها. و يا احتمال زياد برخورد ريزشهاي احتمالي با شخص فرود رونده را مي توان از آن برشمرد.

به ياد داشته باشيم كه در غارنوردي بر روي يك رشته طناب فرود ميرويم و چنانچه حادثه اي براي شخص فرود رونده اتفاق افتد در صورت استفاده از گره خود حمايت دستيابي به او در صورت وجود طناب اضافي نيز كاري بس دشوار است. اين سوال همچنان ذهن من را به خود مشغول كرده بود تا اينكه در صفحه 117 طرح درس مربيگري سنگنوردي درجه 3 مخصوص مربيان به اين نكته برخوردم:

براي آشنايي كارآموزان با نحوه فرود، ابتدا آنها بدون استفاده از گره خود حمايت فرود مي آيند تا كاملا حواس خود را معطوف نحوه كار با هشت نمايند. براي حمايت يك نفر ديگر از كارآموزان بايد انتهاي طناب را از پايين در دست بگيرد. در صورت نياز او با كشيدن انتهاي طناب سرعت فرود نفر بالا را كنترل ميكند.


سپس بر آن شدم تا از يكي از فعالترين مربيان كشور كه در زمينه آموزش، تلاشهاي تحسين برانگيزي را انجام داده جوياي اين پرسش باشم. در زير ايميل ارسالي خود را به همراه جوابي كه جناب آقاي علي پارسايي برايم ارسال كردند را عينا برايتان درج ميكنم .


سلام
آيا نگه داشتن انتهاي طناب هنگام فرود نفرات در دانش كوهنوردي امروز عملي صحيح ميباشد؟
در صورت مثبت بودن جواب، اين عمل در تاريكي درون غارها و يا در ديواره هايي كه شخص فرد رونده در ديد مستقيم نفري كه انتهاي طناب را در دست دارد، قرار نداشته باشد. چگونه توجيه ميگردد؟
بهترين ابزار فرود در برنامه هاي دره پيمايي و غار نوردي چيست؟
آيا استفاده از ابزارهاي قفل شونده در چنين برنامه هايي جايز ميباشد؟
با سپاس فراوانمجيد كاشيان


جواب آقاي علي پارسايي:

سلام

بله اين كار كاملا درست و صحيح می باشد شما در حين سنگنوردي هم در بيشتر مواقع هم طناب خود را نمی بينيد و فقط از روی نبض طناب به حركات او پی می بريد.
به ياد داشته باشيد هدف اصلی اين كار كنترل نفر در عدم اصابت به زمين و يا در رفتن از انتهای طناب است بنابر اين با تمرين شناسايی نبض طناب و توالي حركات می توان به خوبی از اين روش در تاريكی و يا هر موقعيتی استفاده كرد.
ابزار فرود در دره پيمايي بنا به سليقه و امكانات می تواند پيرانا باشد بشرط بكار گيري درست
http://en.petzl.com/petzl/SportActivite?Activite=6

اما من به شخصه گری گري را ترجيح می دهم و يا STOP

در باره خود حمايت: ببينيد روال كار در دره پيمایي اين است كه نفر اول كه از همه با تجربه تر است اول پايين می رود
بعد با كنترل هاي طناب بقيه را هدايت مي كند.

البته در بسياری از جا ها اين امكان نيست مثل زير آبشارها. طبيعتا در چنين جايی وجود پروسيك می تواند در شرايطی مشكل ساز باشد.
اگر نياز حس شد تركيب شانت با ابزار فرود بسيار كارا تر از گره پروسيك است چون شانت گير نمي كند حتي بر روی طناب خيس و براحتي آزاد می شود.
در غار نوردی بايد و بايد از ابراز فرود خود قفل شونده استفاده كنيد. بهترين آن استاپ است . بدليل امكان پاك كردن قرقره ها از گل و لاي.
http://en.petzl.com/petzl/SportConseils?Conseil=43&Activite=26
گری گري هم خوب است ولی اكثر غارنوردان استاپ را ترجيح می دهند.
در باره خود حمايت من فكر مي كنم بودن آن بسيار مفيد تر از نبودن آن است . حتي با استاپ و يا گری گري.
باز هم تاكيد می كنم تجربه و تمرين می تواند بسياری از مشكلات را حل كند.

موفق باشيد


چنانچه مي بينيد ايشان در اولين جمله در تاييد اين عمل بر مي آيند ولي بعد از چند سطر در جمله اي ديگر چنين بيان ميكنند كه : در غار نوردي بايد و بايد از ابزار خود قفل شونده استفاده كنيد....و بودن خود حمايت را از نبودنش مفيد تر ميدانند. سپس چنين شبهه اي برايم بوجود آمد كه گويا به نظرشان كاربرد اين تكنيك تنها در سنگنوردي صحيح مي باشد. و اين موضوع باعث گرديد كه در ايميل ديگري نظرشان را جويا شوم. جوابيه ارسالي آقاي پارسايي چنين بود: بله صحيح است، اما يادمان باشد، اگر طناب خيس و غير استاتيك باشد و هماهنگي بين نفرات نباشد باز احتمال بروز خطر است پس بهتر است از ابزار خاص اين كار استفاده كنيم.
سپس به كمك دوست عزيزم كاظم فريديان متن بالا را براي تني چند از صاحب نظران اين رشته ارسال كرديم كه از آن جمله جناب آقاي بابك ضيا در نامه اي ديدگاه خود را براي ما چنين بيان نمودند.



سلام
نامه آقای کاشيان و جواب آقای پارسایی را چندین بار مرور کردم . اینکه نظر مرا هم جویا شده اید نظر لطف شما است. چرا که جایگاه خود را در این سطح ندانسته و نمی دانم. من در ابتدا ذکر چند نکته را ضروری می دانم.
1- مطالب ذکر شده حاصل مطالعات و تجربیات شخصی است. لذا به هیچ عنوان معتقد نیستم از آن به عنوان مرجع استفاده شود. به بیان ساده تر فقط جهت اطلاع عرض می کنم و مسئولیتی را به عهده نمی گیرم.
2- مطالعات و تجربیات بنده بیشتر در مورد سنگنوردی و فرود آبشار است. اطلاعات و تجربیات من در زمینه گرایش غارنوردی بسیار اندک است. لذا فضای مورد نظر من نیز دیواره های سنگنوردی و آبشارها است و نه اعماق غارها.
3- بنده مطالبی را در وبلاگ گروه کوهنوردی دانشگاه امیرکبیر (
www.autclimbing.blogfa.com) تحت عنوان داستانهای واقعی انتشار داده ام. از اتفاق سه داستان بی ارتباط با موضوع بحث نیست و فکر کنم مطالعه آن مفید باشد. من در متن به این داستانها ارجاع داده ام.

به برداشت من،موضوع بحث این است که آیا در فرود (با توجه به بند 2 در مناطق سنگنوردی و یا آبشارها) از طنابچه پروسیک استفاده کنیم یا خیر؟ و در صورت حذف پروسیک،چه جایگزینی در نظر بگیریم؟

اجازه دهید در ابتدا از دیدگاهی معکوس به قضیه نگاه کنیم. چرا از پروسیک استفاده نکنیم؟ به خاطر اینکه قفل می کند و ما را به دردسر می اندازد؟ این ضعف پروسیک چقدر خطرناک است؟ آیا روشهایی برای برخورد و مقابله با این ضعف وجود دارد؟ در یک فرود، پروسیک چرا باید قفل کند؟ آیا این "قفل شدن" به خاطر کم تجربگی نفر در هنگام فرود است(که از نظر من در بسیاری از موارد همینطور است) و یا اینکه شرایطی خاص منجر به این مشکل شده است؟ آیا برای باز کردن یک پروسیک قفل شده، صرفاً توانایی بدنی خوب و تقلای بیش از حد، کارساز است؟
بهتر است با طرح سوالات اینچنینی ابعاد مسئله را گسترده تر و به عبارت دیگر پیچیده تر نکنم. از این پس دیدگاه شخصی خود را بیان می کنم.

پروسیک یک پشتیبان(backup ) است. سیستمی که در حالت عادی باید غیر فعال باشد و در شرایط خاص وارد عمل شود. پروسیک از نظر من یک پدیده است. در کمال سادگی و ارزانی وظیفه اش را به نحو احسنت انجام می دهد. "جلوگیری از سقوط" . بحث ایمنی جان یک انسان است و برای چنین موضوع مهمی لازم است محتاط باشیم و به این سادگیها حکم به حذف یک سیستم ندهیم.
شخص با استفاده از یک ابزار خاص در حال فرود است. به هر دلیلی سیستم اصلی فرود دچار اشکال می شود. این اشکال فقط این نیست که شخص طناب فرود را رها کند. بله در صورتیکه شخص طناب را رها کند و ابزار فرود مثلاً هشت فرود باشد، یک نفر می تواند با کشیدن طناب از پایین عمل "جلوگیری از سقوط" را انجام دهد. اما آیا برای حالات دیگر هم می توان چنین کاری کرد؟ بحث شرایط اضطراری است و می توان با کمک تخیل انواع شرایط را متصور شد. مثلاً یکی از این حالات می تواند وضعیتی باشد که در بخش اول داستانهای واقعی برای بابک ضیاء به وجود آمد.
اجازه دهید جمله کلیدی بحث خود را عنوان کنم:
تا آنجاییکه مقدور است حکم به حذف پروسیک ندهیم.
پروسیک سرعت فرود ما را کاهش می دهد. پروسیک ممکن است قفل می شود. تا آنجاییکه مقدور است مانع قفل شدنش شویم. با تمرین می توان احتمال قفل شدن پروسیک را در یک فرود عادی به نزدیک صفر رساند. حال با تمام تفاصیل پروسیک قفل شد. اگر یک نفر در شرایط تمرینی پروسیک خود را عمداً قفل و سعی در بازکردنش بنماید. در شرایط واقعی با رعایت خونسردی و تمرکز به مراتب راحتتر از پس مشکل بر خواهد آمد. تمرین و تمرین و بازهم تمرین. استفاده از گره های مشار یا فرانسوی باعث می شود که با "قفلهای" خوش خیم تری مواجه شویم. تمام این موارد را از این بعد عنوان می کنم که با پروسیک کنار بیاییم و به این راحتیها حذفش نکنیم.
پروسیک حتی به تنهایی کافی نیست. ممکن است در شرایطی کفاف ندهد.(یک داستان واقعی بخش دوم). بحث ایمنی است و برای چنین موضوعی بازهم اگر علاوه بر پروسیک یک نفر انتهای طناب را کنترل کند، زیاد متضرر نشده ایم.
پروسیک در شرایطی ممکن است بلای جان شود.(یک داستان واقعی – بخش چهارم) و از نظر من فقط زیر شلاق جریان آب باید قید آنرا بزنیم. این بخش شامل تبصره "مقدور نیست" می شود و در چنین حالاتی تن به حذف آن و استفاده از حالات جایگرین می دهیم. هرچند ممکن است این حالات جایگزین نتوانند تمامی محدوده عملکرد یک طنابچه فسقلی هزارتومانی را پوشش دهند. بنده تجربه استفاده از شانت را ندارم. بخصوص اینکه نمی دانم به راحتی پروسیک آیا می توان هم برای یک رشته و هم برای دورشته، از این وسیله استفاده کرد یا خیر؟ اما فقط جایگزینی شانت با پروسیک را یک جایگزینی نسبتاً کامل می دانم.
جمع بندی می کنم. من در برنامه های فنی از کلیه همراهانم می خواهم که حداقل دو طنابچه پروسیک به صندلیشان متصل باشد. یک چاقوی تیز طناب بر هم از واجباتی است که هر شخص باید در برنامه های طبیعت همراه داشته باشد.
شاد و تندرست باشید.
بابک ضیاء – 11 اردیبهشت 86


ضمن تشكر بسياراز آقاي علي پارسايي و آقاي بابك ضيا به دليل سفر آقاي فريديان، ارتباط من با ديگر اساتيدي كه قول مسايد جهت ارسال ديدگاههاي خود را داده بودند، موقتا قطع گرديده .لذا با توجه به نكات ياد شده، از ايشان و كليه همنوردان گرامي كه در اين زمينه داراي تجاربي مي باشند، در خواست ميكنم كه چنانچه با مواردي اضافه بر آنچه ذكر گرديد برخورد داشته اند كه باعث كسب تجربه اي جديد برايشان شده ، با طرح آن در اينجا ديگر دوستانشان را نيز از آن بهرمند سازند.
مطمعنا مطالعه آن براي ديگران نيز مفيد خواهد بود.
با سپاس فراوان
مجيد كاشيان
mkashian@yahoo.com

1 comments:

    On ۰۸:۲۷ ناشناس گفت...

    چند روز قبل مطلب بالا در وبلاگ به قلم من درج گرديد با عنوان " پروسيك يا بدون پروسيك " در اين مدت متوجه شدم كه متن آن خالي از ايراد نبوده. و لازم ميدانم به آنها اشاره كنم.
    يك ) انتخاب عنوان نامناسب . حال آنكه سوال طرح شده مربوط به نگهداري انتهاي طناب بود.
    دو ) اشاره به غار نوردي و استفاده از گره خود حمايت ، در صورتي كه رشته غار نوردي ابزار مخصوص به خود را طلب مي كند همچون استاپ ، نه هشت فرود و گره حمايت كه اكثر غارنوردان ايراني به علت كمبود لوازم مورد استفاده قرار ميدهند.
    سه ) استناد به دروس سنگ نوردي فدراسيون ، با توجه به اينكه سوال مطرح شده عمدتا مربوط به غارنوردي بود.
    چهار ) استفاده از ايميلهاي آقاي پارسايي بدون آگاهي ايشان.
    همچنان منتظر دريافت نظرات دوستان مي باشم
    مجيد كاشيان