مر ميانسه پل
دوشنبه، فروردین ۲۷، ۱۳۸۶ by Kazem Faridyan
بازدید از
غار مر میانسهپل
(Miyan se pal cave)
(Miyan se pal cave)
کرمانشاه
83/8/15
بههمراه میثم ابری و افشین یوسفی در ساعت 5/5 روزجمعه 15/08/83 به بقيه گروه كه غارنوردان کرمانشاهي هستند ملحق ميشويم. یوسف سورنی نیا (سرپرست). "شادروان" مسعود مولایی و هادی جهانگرد.
بدون درنگ به سمت غرب از كرمانشاه خارج شده و جاده کامیاران را تا سه راهی قزانچی طی میکنیم. ازآنجا به سمت شمال وارد جاده سرآبله میشویم و بعد از حدود 10کیلومتر وارد جاده فرعی به سمت شرق که به طرف روستای خلگ میرود. این جاده یک جاده دسترسی نظامی است و برای رسیدن به تنگ تواه که درزمان جنگ به عنوان زاغهي مهمات ازآن استفاده میشده است احداث گردیده و اكنون با اینکه زاغهها خالی و بلااستفاده رها شدهاند خیر آن به اهالی روستای خلگ رسیده است.
جایی که جاده به سمت شمالغربی میپبچد تا وارد تنگه تواه شود از خودرو پیاده میشویم و مستقیم به سمت شمال پیش میرویم. کمی بعد با صخرههایی که تا چند لحظه قبل از تماشای زبیاییهای آنها لذت میبردیم درگیر میشویم و یک سنگنوردی تمام عیار با کولههای سنگین و بزرگ شروع میشود. کوههاي منطقه كاملن آهکی هستند. محیط مناسبی که جایگاه غارهای طبیعی است و به همین دلیل چندین غار در این منطقه وجود دارد. در مسیرمان از جلوی دهانه یکی ازآنها که چاه عمیقی است میگذریم. یک غار معروف و قابل توجه منطقه غار آسنگران به معنی غار آهنگران میباشد. دراین غار کوران دائمی هوا وجود دارد و به همین دلیل در روزگار قديم درآن کورههای آهنگری ساخته شده بود. کورههایی که نیازی به دمیدن نداشته و از جریان طبیعی هوا استفاده میکردهاند. همچنین غار باستانی دیگری با نام مرعبدالباقی(در گويش محلي مر به معني غار است) و غار فنی آبگردان در همین منطقه قرار دارند.
بعد از حدود سه ساعت پیاده روی در مسیرهایی که به سختی در میان صخرهها قابل تشخیص هستند به گردنهای به نام گزگ میرسیم گز کلمهای فارسی به معنی مطبوع است و بدلیل جریان همیشگی نسیم خنک در این گردنه برآن گذاشته شده است و سپس سرازیری تندی به سمت دشت زیلو دشت کوچکی که یک کارست بزرگ است با طول نزدیک 3کیلومتر و عرض متوسط پانصد متر بصورت شرقیغربی گسترده شده و منظره جالبی دارد. شواهد موجود، نشان از سرسبزی آن درفصل بهار و اوایل تابساان دارد ولی در حال حاضر به جز اطراف دو چشمه، محل سبز ديگري به چشم نمیخورد.
در کف دشت یک سره سراغ چشمههایی که در مسیر شمالغربی گردنه قرار دارند میرویم.
چشمهها کاملا وحشی و دست نخورده هستند وآب آنها درکف خاکی دشت ظاهر میشود. به این ترتیب زیستگاه انواع جانوران از قبیل جلبک و زالو و قورباغه است. برای خوردن چندان مناسب به نظر نمیرسد. استراحت کوتاهی میکنیم و راه را به سمت شمالغربی ازراه پاکوبی که به محلی به نام داربید میرود ادامه میدهیم و داخل یک تنگه میشویم. نزدیک دوهزارمتر از چشمه ها دور شدهایم که در دیوار جنوبی تنگه حدود 70متر بالاتر از کف تنگه دهانه غاری درابعاد 5×2متر خودنمایی میکند. آنجا دهانه غارمورد نظر ماست. علت نامگذاری این غار به مرمیان سه پل قرارگرفتن دهانه آن نزدیک سهراهی است که یک راه آن به یک فلات به نام پنجاه گول (گول به معنی حوضچه) میرسد. راه دیگر به دهستان بیلوار و راه سهام به سمت امامزاده خلیل میرود.
به صورت دست به سنگ مسیر کف دره تا دهانه که یک سنگنوردی 8/5 میباشد رابصورت آزاد صعود میکنیم وبه دهانه میرسیم. جلوی دهانه، تالار کوچکی با کف کاملن مسطح، فضای مناسبی برای آماده شدن دراختیارمان میگذارد. ناهار میخوریم و آماده میشویم و بالاخره ساعت 12 پیمایش و بازدید از غار را شروع میکنیم.
کف غار یکدست ازخاک رس پوشیده شده وبعد از حدود 15 متر با شیب 20درجه پایین میرود. کمکم به رطوبت آن افزوده میشود. 30متر داخل غار نفوذ کردهایم و يكمين درگیری با یک غار فنی را با پایین رفتن از یک پله 5/1 متری پشت سر میگذاریم پنج متر بعد یک چاهک 5 متری سر راهمان قرار دارد. دو نفر بصورت دست به سنگ پایین میروند ولی بقیه با عوارض طبیعی بدنه غار یک کارگاه ایجاد میکنند و فرود میآیند.
یک شاخه فرعی در سمت شمال حدود هشت متر پیش رفته و به آخر میرسد.
در جهت جنوب یک دهلیز با سقفی کوتاه و با شیب به سمت پایین ادامه دارد. یک چاهک نزدیک 4 متری و تنها دومتر بعد یک چاه بلند قرار دارد. با پرتاب سنگ عمق چاه را ببيشتر از بیست متر تخمین میزنیم. یک تک رول با صفحه گالوانیزه بالای چاه خودنمایی میکند. حدود 10 مترپیش تر از یک منقاری که پوستهای جدا شده از دیوار سمت راست غار است کارگاهی میسازیم و با یک رول که خودمان نصب میکنیم و رول قدیمی طناب را تا بالای چاه هدایت میکنیم و فرود را آغازمیکنیم.
حدود هشت متر پایین تر یک پل سنگی دو طرف چاه را به هم وصل کرده وچاه را به دو قسمت کرده است از قسمت کوجکتر فرود را ادامه میدهیم. روی یک طاقچه کوچک با انبوهی از استخوانهای نوعی گوزن مواجه میشویم که از مدتهاي بسيار دور آنجا قرار گرفتهاند.(به علت وجود اين استخوانها غارنوردان، اين غار را گورستان سنگوارهها ناميدهاند كه به نظرم با توجه به آگاهي از نام اصيل غار نبايد مورد استفاده قرار بگيرد)
در جهت جنوب یک دهلیز با سقفی کوتاه و با شیب به سمت پایین ادامه دارد. یک چاهک نزدیک 4 متری و تنها دومتر بعد یک چاه بلند قرار دارد. با پرتاب سنگ عمق چاه را ببيشتر از بیست متر تخمین میزنیم. یک تک رول با صفحه گالوانیزه بالای چاه خودنمایی میکند. حدود 10 مترپیش تر از یک منقاری که پوستهای جدا شده از دیوار سمت راست غار است کارگاهی میسازیم و با یک رول که خودمان نصب میکنیم و رول قدیمی طناب را تا بالای چاه هدایت میکنیم و فرود را آغازمیکنیم.
حدود هشت متر پایین تر یک پل سنگی دو طرف چاه را به هم وصل کرده وچاه را به دو قسمت کرده است از قسمت کوجکتر فرود را ادامه میدهیم. روی یک طاقچه کوچک با انبوهی از استخوانهای نوعی گوزن مواجه میشویم که از مدتهاي بسيار دور آنجا قرار گرفتهاند.(به علت وجود اين استخوانها غارنوردان، اين غار را گورستان سنگوارهها ناميدهاند كه به نظرم با توجه به آگاهي از نام اصيل غار نبايد مورد استفاده قرار بگيرد)
فرود ادامه میيابد. نزدیک 25 متر پایینتر کف کاملن مسطح چاه اطاقکی در ابعاد 2.5در2.5 متر قرار دارد که از گوشه جنوبغربی آن دهلیزی ادامه دارد. چند قدم جلوتر یک چاهک نزدیک 6 متري قرار دارد که نفرات پيشرو آنرا دست به سنگ پایین میروند ولی نفرات بعدی ترجیح میدهند از یک عارضه طبیعی کارگاهی بسازند و فرود بیایند. چند متری در دهلیز پلهپله پیش میرویم و یک چاهک 6متری دیگر را دست به سنگ پایین میرویم ولی همچنان نفرات پشتی بعد از دو نفر پیشرو از کارگاه و طناب برای فرود استفاده میکنند. کف دهلیز با پلههای متوالی که دارد با زاویه ای نزدیک 35درجه حدود 10متر جلو میرود و مجددن چاهکی به ارتفاع 7 متر سر راهمان قرار میگیرد کمکم نفرات گروه با وضعیت این غار خو میگیرند و برای نخستينبار همگی دست به سنگ از این چاهک پایین میآیند. تنها 10متر بعد چاهی به عمق حدود 12متر راهمان را میبندد. یک چکیده بزرگ به قطر تقریبی پانزده سانتی متر میتواند بعنوان
کارگاه مورد استفاده قرار بگیرد. برای اطمینان بیشتر نزدیک آن یک تکرول روی دیوار نصب میکنیم و با ا ستفاده از آن چکیده یک کارگاه دو نقطهای برپا میکنیم و فرود آغاز میشود. بعد از این فرود مسیر افقی غار به سمت جنوبغربی نزدیک 15متر پیش میرود. در انتهاي غار با تابلو یادبود بازدید سال 68 توسط کوهنوردان خانه کوهنوردان کرمانشاه روبرو میشویم درحالیکه چند گروه بعد از آنها با میخ روی این تابلو یادگاری نو شتهاند.
در وسط این راه افقی یک مسیر عمودی نزدیک 7 مترپایین میرود تا به مخزن آبی برسد که غار برای پذیرایی از بازدید کنندگان تدارک دیده است. آبی زلال و شفاف ولي اشباع از آهك و تا حدودي قابل شرب که خستگی را از تن پیماینده غار می زداید.
در وسط این راه افقی یک مسیر عمودی نزدیک 7 مترپایین میرود تا به مخزن آبی برسد که غار برای پذیرایی از بازدید کنندگان تدارک دیده است. آبی زلال و شفاف ولي اشباع از آهك و تا حدودي قابل شرب که خستگی را از تن پیماینده غار می زداید.