ما در کجا ایستاده ایم؟!

یادم میاد سال 79 بود که علی پارسایی در یکی از جلسات عمومی باشگاه در نقد یکی از برنامه های اجرا شده، مطلب خود رو با این عنوان آغاز کرد: ما در کجا ایستاده ایم
بارها و بارها بعد از انجام یه برنامه به قول خودمون شاخص یا بزرگ، همیشه یاد اوون صحبت علی می افتم که واقعا ما در کجا ایستاده ایم.
امروز در وبلاگ باشگاه ، مطلبی رو خوندم ، مربوط به نصب تاقچه های مصنوعی روی دیواره علم کوه (مسیر 52 لهستانیها) در سال 1356 که توسط اعضای همین باشگاه و در یک برنامه طاقت فرسای 15 روزه ، اقدام به نصب آنها کرده بودند.
واقعا جای تحسین داشت، تو اوون سالهای دور، با اوون امکانات کم و با اوون سطح درامد. واقعا عجب کاری بوده.
به سالهای بعد نگاه میکنم، در اوایل دهه 60 و باز هم مردان دیواره نورد ایرانی و گشایش مسیر آرش. و بعد گشایش مسیر شکوه، تلاش برای صعود های زمستانی دیواره علم کوه، گشایش مسیر همدانیها، بازگشایی مسیر 48 توسط اعضای باشگاه وووو
و یا به ده چهل و اولین صعود زمستانی دماوند که اعضای باشگاه از پیست آبعلی پیاده دماوند رو از جبهه جنوبی صعود کردند و همچنین اولین صعود زمستانی دماوند مسیر شمالی ، غربی توسط کوهنورد خلاق ، علی اسکندانی . جالب بدانید متوسط سن تیم 23سال بود و خیلی کارهای دیگه
و اما امروز چی !!!!
جاده رینه در زمستان باز هست یا نه ! بزار چند روز دیگه بگذره جاده که باز شد حرکت میکنیم!!!!!!!!!!!!!
با چند برابر شدن دست مزدها و استفاده از آخرین اطلاعات و فن آوری و ابزارهای صعود. بهره گیری از اطلاعات ماهواره ای برای پیش بینی هوا و جهت یابی ، دریافت اطلاعات وخواندن گزارش برنامه های مختلف ازطریق اینترنت و ... و دوباره صعود تکراری مسیر هاری روست و صعود مسیر فرانسویها و گاهی اوقات مسیر 52 لهستانیها اوون هم از داخل قیف نه مسیر اصلی
کارمون به جایی رسیده که بعد از 33 سال از گشایش مسیر لهستانیهای 52 ، فقط 3 بار توسط دیواره نوردهای ایرانی صعود میشه. یا اینکه وقتی بعد از 15 سال از گشایش مسیر همدانیها اوون رو صعود میکنیم و گزارش برنامه اوون رو در بین بچه های سنگنورد پخش میکنیم با تحسین اوونها رو برو میشیم و مسیر آرش به دلیل ئشواری صعود هر 5 سال یک کرده ایرانی رو روی خودش میبینه!!
واقعا ما در کجا ایستاده ایم! چرا به جای اینکه هر روز کارهای بهتر از گذشته رو انجام بدیم و پیشرفت داشته باشیم رو به عقب حرکت میکنیم.
شاید یکی از دلایلش صعود های ورزشی باشه که جای خودش رو به سرعت در بین کوهنوردی باز کرده و بسیاری از سگنوردان رو به سمت خودش کشیده
نمیدونم شاید شرایط جامعه باشه، شرایطی که یک روز صعود یک کار جدید و نو رو ارزش میدونست ولی امروز با گذاشتن مهر خطر و ریسک بر پیشانی آن، اوون رو بی ارزش تلقی میکنه.
مثل حادثه همین چند وقت پیش علم کوه که قبل از اینکه کسی حادثه رو بررسی کنه و نتیجه و دلایل حادثه رو اعلام کنه آقای کشاورز مشاور عالی فدراسیون در مصاحبه با شبکه خبر اولین چیزی که عنوان میکنه اینه که (( ما به کوهنوردان اخطار کرده بودیم که در زمستان به کوه نروند))!!!
در کنگره سنگنوردی که سال 80 که در اخلومد برگزار شد، موضوع اکثر مقالاتی که از طرف سنگنوردان قدیمی و پیشکسوت مثل عباس محمدی ، رضا خوشدل و ... مطرح شده بود پیرامون علل افت کاری سنگنوردان و کوهنوردان ایرانی در سالهای اخیر بوده.
نمیدونم شاید یکی از چالش های آینده کوهنوردی ایران همین مسئله باشه
من در همین جا از تمام پیشکسوتان و نام آوران و کسانی که اهل تفکر درحوزه سنگنوردی و کوهنوردی ایران هستند ، دعوت میکنم تا با نقد و تحلیل این موضوع که چرا ما نسبت به گذشته پس رفت داشته ایم ؟ ... بحث کنیم تا شاید در این میان به نتیجه ای برسیم یا چاره ای برای آن پیدا کنیم. افرادی چون عباس محمدی، حسن نجاریان، علی پارسایی، حمید روحانی، محمد نوری و دیگر دوستان قدیمی.

0 comments: