مناظره دلايل وقوع حادثه كاشربروم پس از 3 سال/ بخش اول
پنجشنبه، اسفند ۱۷، ۱۳۸۵ by Afshin Yousefi
حادثه كاشربروم تبديل به خوراك تبليغاتي انتخابات مجلس شد.
خبرگزاري فارس:
حادثه قله 8 هزار متري كاشربروم و كشته شدن محمد اوراز، پس از 3 سال از سوي مسئولان اين صعود و يكي از منتقدان جامعه كوهنوردي به نقد گذاشته شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري فارس، حوادث كوهنوردي ايران با مقايسه جمعيت فعال در آن و نسبت به حركتهاي فني انجام شده در قياس با جهان، بسيار چشمگير است. فدراسيون پس از انقلاب اسلامي به شكل جدي فعاليت هاي خود را در بخش هيماليانوردي آغاز كرد تا پايان سال 83 و حادثه كاشربروم كه در پرونده خود صعود به 5 هشت هزار متري را به ثبت رساند. اين در حالي بود كه در تشكيلات فدراسيون كميته هيماليانوردي هنوز اساسنامهاي نداشت و حتي يك گزارش فني از هيماليانوردي ايران به چشم نميخورد. وقوع حادثه كاشربروم و كشته شدن محمد اوراز براي نخستين بار همگان را متوجه ورزشي به عنوان هيماليانوردي و خطرات آن كرد؛ هر چند فدراسيون پس از سه سال حاضر نشد گزارشي فني از اين حادثه و فعاليتهاي خود در اين بخش ارائه دهد. رفتن اوراز و چگونگي فعاليتهاي كوهنوردان ايران در اين بخش براي آناني كه خارج از اين گردونه محدود بودند، در هاله اي از ابهام باقي ماند. خبرگزاري فارس در اين نشست سعي دارد تا با حضور اقبال افلاكي مسئول كميته هيماليانوردي و سرپرست اين برنامه، محمدحسن نجاريان تصويربردار و عضو تيم حمله و عباس محمدي رئيس انجمن كوهنوردان ايران اين اتفاق را به نقد كشاند كه متن آن را در زير ميخوانيد: محمدي: با گذشت نزديك به چهار سال، براي نخستين بار فرصتي پيش آمد تا با حضور دو تن از اعضاي اين صعود، دست به بررسي كارشناسانه و فني آن بزنيم. انتقادات من نه فقط به فدراسيون به عنوان متولي اين رشته و نه به افلاكي و تيم كاشربروم؛ بلكه به خانواده كوهنوردي است چراكه بر اساس آماري كه داريم، حوادثي كه هر ساله در ايران رخ ميدهد نشان از بالا بودن تلفات آن دارد. اين در حالي است كه با مقايسه سطح كوهنورديهاي انجام شده در ساير كشورها، فعاليت هاي فني ما بسيار محدود بوده؛ ولي آمار حوادث بسيار بالا است. حال ببينيم حادثه هايي كه در ايران رخ مي دهد قابل اجتناب است يا خير؟ چقدر عامل انساني و چقدر عوامل محيطي در آن نفش دارند. به عنوان نخستين سؤال در خصوص اين حادثه ميخواهم بدانم چرا فدراسيون يا تيم شركت كننده تا به امروز از اين برنامه گزارشي فني ارائه نداده و تنها به يك گزارش توصيفي اكتفا كرد. صادق آقاجاني، رئيس وقت فدراسيون در مصاحبه هاي خود در خصوص دلايل وقوع اين اتفاق صحبت نكرد و صرفا گفت برنامه ها پرخطر است و اين حرف اولين بار بود كه شنيده ميشد. بعد از اين حادثه بود كه از نظر مسئولان، كوهنوردي پر خطر شد؟ * افلاكي: وقتي حادثه اتفاق افتاد، ابعاد گستردهاي به خود گرفت و بعد از برگشت به ايران نيز همچنان اين روند ادامه پيدا كرد؛ به طوريكه براي خودم هم اين سؤال پيش آمده بود كه چرا مسئله اوراز را مي خواهند از بعد ملي خارج و شخصي كنند. زمانيكه او را به ايران مي آورند، مقصودي نماينده نقده در فرودگاه حاضر شد و گفت: "مي خواهم جنازه را همراهي كنم"؛ ولي همين شخص فرداي آن روز در مراسمي طوري سخنراني كرد كه اين ملي پوش از گرسنگي مرده يا آقاي ادب در سنندج مراسمي برپا كرد و عنوان كرد: "به زن و بچه اين شخص تسليت مي گويم ( اوراز مجرد بود)." قضيه از روال عادي خود خارج شد. ظاهرا به دنبال بهره برداري شخصي از اين اتفاق بودند. اگر به خاطر داشته باشيد، انتخابات مجلس نيز در راه بود. پس از مدتي هم بحث تحقيق و تفحض در مجلس شوراي اسلامي مطرح ميشود. همين مسائل باعث شد كار از روال عادي خارج شود؛ به طوريكه بخش مهمي از اين حادثه مسكوت ماند و اكنون شاهديم پس از نزديك به چهار سال، مزار اوراز تنها با يك پارچه قرمز مشخص شده است. در حاليكه قرار بود هنرمندان تنديس اوراز را پارك جمشيديه تهران بسازند. اگر گزارش فني نداديم، نه به دليل كوتاهي بلكه آنقدر حاشيه ايجاد كردند كه اصل مسئله فراموش شد. بخش تحقيق و تفحص مجلس ميتوانست با استفاده از يك تيم كارشناسي، با پرس و جو از نفرات در خصوص اين اتفاق به نتايج خوبي دست پيدا كند. به طور مثل چرا طناب از دست نفر رها شده است. محمدي: از فدراسيون اين توقع را داريم كه درگير حواشي نشود و به عنوان مصلحت انديشي از وظيفه اصلي خود دور نشود. نه در اين حادثه كه پيش از آن هم شاهد ارائه يك گزارش فني كه بيايد حوادث را بررسي كند، نيستيم. فدراسيون تمام نقش خود را در حد دادن اطلاعيه به رسانه ها خلاصه مي كند. فارس: فدراسيون كميته اي براي بررسي حوادث ندارد؟ افلاكي: در آن زمان چنين كميته اي وجود نداشت؛ اما بعدا كميسيوني به عنوان بررسي حوادث كوهنوردي به وجود آمد. فارس: پس از بازگشت تيم، فدراسيون جلسه اي براي بررسي حادثه برگزار كرد؟ افلاكي: اين جلسه برگزار شد و از همه افراد تيم خواسته شد اگر سخني دارند، بيان كنند. همگي همان صحبت هايي كه در بيس كمپ گفته بودند، بازگو كردند. فارس: صحبتهاي جلسه ضبط يا صورت جلسه هم شد؟ افلاكي: قاعدتا بايد اينطور باشد؛ اما مطمئن نيستم. محمدي: پس از وقوع اين حادثه افراد مختلف موضع گيري كردند؛ حتي بهرهبرداريهاي سياسي داشتند. چرا فدراسيون نتوانست اين مسئله را كنترل يا هدايت كند؟ افلاكي: بخشي از انرژي در جهت پاسخگويي به اين مواضع صرف شد. رئيس فدراسيون از لحظهاي كه اين حادثه رخ داد تا پايان و بازگشت، در جريان لحظه به لحظه قرار گرفته بود؛ اما زمانيكه تيم وارد ايران شد، دستخوش اين حوادث شد. با توجه به انتخابات مجلس، ناخواسته تبديل به خوراك تبليغاتي شديم. البته فدراسيون خيالش راحت بود كه در مجلس، كمسيون تحقيق و تفحص تشكيل شده است. فارس: از سوي اين كمسيون تحقيقي هم شد؟ افلاكي: از خودم چندين بار سؤال شد. مطمئنا از ديگران هم سؤال شده است. نجاريان: از من هم در مورد نان و غذاي برنامه سؤال شد و جوابي ندادم. وقتي طرف مقابل به دنبال مسائل غيرفني و حاشيه پردازي است، جوابي نداشتم. "اينكه چند كيلو نان خشك با خودتان بالا ميبريد" و من هم گفتم خيلي ميبريم. وقتي اين ورزش فني از اين جنبه مورد بررسي قرار ميگيرد، من كه تمام زندگيم را در اين راه گذاشتم، به عنوان كسي كه از 12 سالگي وارد كوهنوردي شده، نمي توانستم شيرازه زندگي خودم را به كميسيون مجلس ارائه بدهم تا بدون اينكه خوانده و درك شود، دور بيندازند. محمدي: كوهنوردي با حادثه توام است. اينكه بخواهيم جلوي حادثه را بگيريم، امكان پذير نيست. شايد يكي از انگيزههايي كه برخي را به سمت اين رشته مي كشاند، ذات خطر است. جوان 18 ساله كه راهي هيماليا ميشود، چقدر خود و خانوادهاش با شرايط واقعي آشنا هستند؟ به عنصر صداقت معتقدم كه فدراسيون نداشته است. چرا شفاف سازي نكرده بود كه يك كوهنورد با آگاهي، تمامي جوانب اين حوزه و خطرات آن را بررسي كند. شرايط بيمه و آتيه خود و خانواده اش را تامين كرده است؟ در اين صورت ديگر كسي نميتواند مدعي شود يا يك نماينده مجلس در جهت تبليغات يا جوسازي اعلام كند چون نان خشك خورديد، نتوانستيد خوب صعود كنيد. افلاكي: بخشي از صحبتهاي شما در هيماليانوردي به فعل درآمده است. نفراتي كه به اردوها ميآيند، به آن مرحله از فراگيري ميرسند. بعد از آن هم صحبتهاي لازم انجام ميشود و قبل از اعزام، تعهد محضري در خصوص عدم مسئوليت فدراسيون در شرايط وقوع حادثه ميدهد. در بعد عمومي و داخلي هم تا به امروز از سوي فدراسيون كاري در بخش آشنايي با خطرات كوهستان به شكل كلاسيك و سيستماتيك صورت نگرفته است. اينكه مربوط به كدام كميته بايد باشد، نميدانم. نجاريان: چند ماه پيش يك نفر در زمان صعود روي ديوار علم كوه پرت شد. خودم كمك كردم جسدش را پائين بياورند. پس از بازگشت مقالهاي نوشتم و فرستادم فدراسيون كه چرا اينقدر ورزش ما بيچهارچوب شده است. بايد محدودهها را براي هيئتها و گروها تعريف كنيم و بخواهيم به شكل آموزشي به كوهنوردان منتقل شود. وقتي به فدراسيون مي گوييم بدون ضابطه مجوز تورها را صادر نكند تا اساسنامه براي آن نوشته شود؛ به اين دليل است. بايد شرايط براي صعودهاي هيماليانوردي و زمستاني تعريف شود؛ زمانيكه به ديوارنورد ميگويم چرا اين ساعت روي ديواره بودي كه چنين حادثه اي رخ داد، در جواب مي خندد يا نميدانسته يا واقعا جواني باعث بوده است. افلاكي: اين صحبت ها درست؛ اما چند درصد كوهنوردان، هيئتها يا گروهها از فدراسيون تبعيت ميكنند؟ خيلي كم است. هيچ ضمانت اجرايي وجود ندارد كه از جامعه كوهنوردي بخواهيم اصول فني را رعايت كنند. كميته هيماليانوردي پس از حادثه كاشربروم براي نخستين بار اساسنامه مينويسد. درست است كه اوراز رفت؛ اما تحولي شد تا اساسنامه كميته نوشته شود. اين مناظره ادامه خواهد داشت.