سخنی برای آغاز هفته

دوستی در باره اهداف "وبلاگ باشگاه ما" و آنچه بدنبال آن است پرسیده بود ؟...
اجازه بدهید نگاهی به باورهای "باشگاه ما" از آنچه در جامعه کوهنوردی بصورت عام و باشگاه کوهنوردی و اسکی دماوند بصورت خاص و بعنوان نمونه‌ای آماری کوچکی از جامعه بزرگتری که در آن قرار دارد بیندازیموبلاگ باشگاه ما بر این باور است که فعالیت‌های کوهنوردی و کوهپیمائی با توجه به جذابیت‌هایش که ریشه در گرایش انسان به طبیعت و ماجراجوئی دارد و با عنایت به جمعیت انبوه جوانان پر انرژی ایران زمین، روز به روز در حال گسترش کمی می‌باشد، بدون وجود فلسفه‌ای توانمند در تببین پدیده‌های عینی نمی‌توان به شناخت و درک کامل از آنچه در اطراف ما جریان دارد، رسید. فعالیت‌های کوهنوردی که در اطراف ما جریان دارند ناشی از دیدگاهها و از آن بالاتر برخواسته از نیازهای درونی افرادی است که بدان می‌پردازند و اگر بخواهیم به طبقه‌بندی آن (به منظور درک بهتر) بر اساس انگیزه‌های افراد دست بزنیم شاید به الگوی زیر برسیم.
فعالیت‌های کوهنوردی که تنها؛ بر خواسته از علاقه به طبیعت و حضور در آن و گریز از هیاهوی شهر می‌باشد. در این حالت بیشتر تمایل فرد، برای حضور در طبیعت است (جنگل، دریا، صحرا و.... ) و لزومی برای آموزش و یاد گیری نکات فنی و لازم در کوهنوردی نمی‌بیند و با جملات مانند "من نمی خوام حرفه‌ای!! کوهنوردی کنم" از پرداختن به امور آموزشی و فعالیتهای جدی‌تر طفره می‌رود و یا بقولی اهل "گل گشت" است و در عین حال اگر از او بپرسند که به چه ورزشی علاقه دارد و انجام می دهد ؟! حتما در جواب از کوهنوردی هایش حرف خواهد زد.
دیدگاه حاکم دیگر بر فعالیت‌های کوهنوردی از غلبه داشتن روحیه ماجراجوئی در افراد نشآت می‌گیرد. این قبیل کوهنوردان! توجه زیادی به زیبائیها و ویژگیهای طبیعی و انسانی کوه ندارند و بیشترین تمایل آنها در ارضا نمودن حس ماجراجوئی و مبارزه طلبیشان است و کوه بهترین عرصه در این زمینه برای آنان است. و متاسفانه عده زیادی از ایشان فعالیتهای گروهی را بر نمی‌تابند. تمایل آنها به آموزش در حد نیازی است که خودشان تعریف می‌کنند. این افراد حتی اگر در داخل گروه و باشگاه نیز جای بگیرند احساس تعلق زیادی به آن نمی‌کنند و نیاز آنها به وجود باشگاه بیشتر برای نشان دادن توان ماجراجوئی شان به دیگران است، چون بدون وجود دیگران انگیزه کافی برای ادامه دادن فعالیت های خود ندارند
شکل دیگر فعالیت؛ ناشی از علاقه به کوهنوردی بعنوان یک ورزش می‌باشد، این افراد سعی در شناخت ویژگی‌هاي بی‌پایان ورزش خود دارند و معتقد هستند با توجه به خصوصیت گروهی بودن کوهنوردی (در شکل کلی) برای ارتقا و رشد چه از نظر کمی و چه نظر کیفی ابتدا می‌بایست توانمندی خود را در پذیرش قواعد کار گروهی بالا برد زیرا که تنها در میان گروه می‌توان انرژی و توان خود را چند برابر کرد و به اهدافی بزرگ دست پیدا نمود. ایشان نه تنها بدنبال مطالعه و کسب آموزش‌های نوین هستند بلکه خود تمایل زیادی به نوآوری و برخورد خلاق با کوهنوردی هستند.
یکی از ویژگیهای دورانی که در آن زندگی می‌کنیم، علمی و تخصصی شدن فعالیت‌هاست ( اگر از مسائل سیاسی و اجتماعی حاکم بر جوامع در حال توسعه مثل کشور خودمان بگذریم و معضلات مدیریتی و ...). باید توجه داشت که کوهنوردی در کشور ما از جمله پدیده‌های وارداتی می‌باشد در حال حاضر از قواعد و ابزارها و تکنيک‌ها گرفته تا تعریف‌ها و مفاهیم بکار گرفته شده همه و همه بر اساس منابع خارجی استوار است. نه آنکه باید به ترد آنچه بدان نیاز داریم بپردازیم بلکه سخن از آن است که آنچه را که وارد شده، ابتدا خوب درک کرد، سپس سعی در تطابق آن با شرایط خود بنمائیم.
جغرافیا و عوارض طبیعی ایران مسائل فرهنگی و قومی و ... برتعاریف ما از کوهنوردی تاثیر مستقیم دارد، باور " باشگاه ما " این است که اگر بدنبال ارتقا و توسعه هستیم، می‌بایست سعی در تعریف مفاهیم و ایجاد زبانی مشترک برای بیان خصوصیات ورزشی که به آن می‌پردازیم؛ بنمائیم.
می‌بایست با ایجاد زمینه‌های لازم برای شناختن منابع مطالعاتی، جامعه کوهنوردان را به سمت مطالعه بیشتر سوق داد،
می‌بایست به آنچه که توسط کوهنوردان (جدای از جایگاه آنها به لحاظ سازمانی و باشگاهی) شکل می‌گیرد توجه داشت، آنها را مستندسازی نمود، می‌بایست زمینه نقد و بررسی فعالیت‌های کوهنوردی را بوجود آورد تا بدین وسیله موجبات طبقه بندی، سطح بندی و تخصصی شدن فعالیتها با توجه به ویژگی‌های طبیعی و جغرافیائی ایجاد شود.
می‌بایست از طریق هماهنگ و متمرکز کردن کوهنوردان خلاق و مرجع (به لحاظ انجام فعالیت‌های کوهنوردی) بر روی آنچه توسط کارآموزان و مستعدان کوهنوردی انجام می شود زمینه شوق و ارتقا انگیزه آنان را بوجود آورد.
می‌بایست معضلات درون جامعه کوهنوردی شناخته شده، آنان که با ادبیاتی لمپن گونه و بدور از هر گونه ادب و نزاکت سعی بر بی‌حرمت نمودن دیگران می‌نمایند ترد گردند، چرا که جمع قابل ملاحظه‌ای از کوهنوردان تنها بخاطر جو مسموم عده ای خاص ترجیح بر حاشیه رفتن و در سایه قرار دادن خود دارند و این خود آسیب بزرگی بر پیکره نحیف تفکر کوهنوردی است.
بپذیریم که بدون ایجاد زمینه‌های فکری و منطقی نمی‌توان روشهای رشد و ارتقا را تعریف نمود، بدون وجود جو صمیمی و در عین حال نقاد نمی‌توان بررسی و تحلیل درستی از آنچه می‌گذرد عرضه کردبپذیریم که اگر به کوهنوردی ایران علاقه داریم، باید به کوهها و کوهنوردانش علاقه داشته باشیم و آنها را احترام کنیم، از همدیگر بخواهیم که از تجربیات و آنچه درک کرده‌اند برایمان بگویند و سپس راه را پر توان ادامه دهیم و خلاصه آنکه بدین وسیله فلسفه و فرهنگ لازم برای رشد را شکل و قوام دهیم.

0 comments: