جمعه، بهمن ۱۱، ۱۳۸۷ by Afshin Yousefi
یاد و خاطره امیر رضا امیر امینی گرامی باد
کهار (31/5/1384)
آسمان طوسی
کوهها سبز و بلند
رود در دره
ماه در آب و ما در آینه
ماه در شیشه و ما دور از آن
تیرها رو به افق
لکه هایی در باد
چرخی در حرکت و سواری برآن
مسجدی در راه و سکوتی تنها در زن
چشمهایی نگران و دلی بیتاب
خنده ای جیغ و بنفش
جاده ای پیچ پیچ و هولناک
خط هایی رو به تاریکی
کرمک شبتاب در تاریکی
دیواری عظیم و پی آن آبی سبز
و هزاران موجهای کوچک
و چه افسوس لکه ای در آب بود
و توقف و امینی در راه
کوچه باغی زیبا
باران از سنگ
بوی دود و آتش و نم نم باران
و طلب از نباریدن آن
درختها بی سر
دست ها از شیشه برون در طلب غارت میوه
و شروع و حرکت
گام در پی گامی دگر
و رسیدن به هدف
بر فراز قله
همنوردان دست در دست یکدیگر
برای ثبت افتخاری دگر
حلقه ای متصل شدند
و صعود و سکوتی زیبا
به احترام روح شهدای کوهها....!ا
آسمان طوسی
کوهها سبز و بلند
رود در دره
ماه در آب و ما در آینه
ماه در شیشه و ما دور از آن
تیرها رو به افق
لکه هایی در باد
چرخی در حرکت و سواری برآن
مسجدی در راه و سکوتی تنها در زن
چشمهایی نگران و دلی بیتاب
خنده ای جیغ و بنفش
جاده ای پیچ پیچ و هولناک
خط هایی رو به تاریکی
کرمک شبتاب در تاریکی
دیواری عظیم و پی آن آبی سبز
و هزاران موجهای کوچک
و چه افسوس لکه ای در آب بود
و توقف و امینی در راه
کوچه باغی زیبا
باران از سنگ
بوی دود و آتش و نم نم باران
و طلب از نباریدن آن
درختها بی سر
دست ها از شیشه برون در طلب غارت میوه
و شروع و حرکت
گام در پی گامی دگر
و رسیدن به هدف
بر فراز قله
همنوردان دست در دست یکدیگر
برای ثبت افتخاری دگر
حلقه ای متصل شدند
و صعود و سکوتی زیبا
به احترام روح شهدای کوهها....!ا
"کوهسار"