باشگاه دماوند چیست ؟

مقدمه :
شکل گیری تشکل ها ، بر پایه نیازهای گروه های درونی جامعه قابل توجیه است . افراد موجود در این گروهها برای پاسخگوئی به نیازهای خاصی که الزاما جنبه های مادی ندارد ، بدور هم جمع شده ، کانونها و محافل دوستانه را می سازند .
این گونه شکل گیری گروه ها خاص یک زمینه مشخص نمی باشد ، از محافل ادبی و علمی تا محافل گروه های سنی مختلف و ورزشی را شامل می شود .
در این نوع گروهها ، سازماندهی و برنامه مشخصی را نمی توان مشاهده کرد در واقع گروه لزومی بر این موضوع حس نمی کند .
اما با بروز تغییرات ، نیاز ها و در پی آن روابط جدید شکل میگیرد .

برای آنکه بتوانم تصور ملموس تری از آنچه بدنبالش هستم را ارائه دهم ، اینگونه فرض می کنیم که : سالها پیش گروهی از جوانان ماجراجو و علاقمند به فعالیت های ورزشی در محیط طبیعت ( outdoor )، با توجه به ویژگی گروهی بودن کوه نوردی و لذت با جمع همراه شدن و به مقصد رسیدن ، گرد هم آمدند . ایشان در آن زمان به این نتیجه رسیده بودند که تفکرو تلاش گروهی و جمعی ، نه تنها دامنه فعالیت آنها را گسترش می دهد بلکه در ارتقاء سطح کوه نوردی آنها نیز بسیار موثر است و همان حال لذت کاری دوستانه و اجتماعی را نیز در بر دارد .
این جمع در بدو امر تنها نیاز به محلی برای دور هم بودن و برنامه آخر هفته را مشخص کردن ، را داشتند . تعهدات آنها تنها ، در چارچوب دوستی ها خلاصه می شد و به قرار ها به موقع رسیدن .
در طول زمان آنها همراهان و دوستان جدیدی را به جمع خود پذیرفتند ، کم کم نیازهای جدید و همچنین انگیزه های نو شکل گرفت . نیاز به فضا و جایگاه مشخص ، نیاز به برنامه ریزی مالی و تامین منابع برای کار گروهی ، نیاز به آموزش ووو در کنار همه اینها نیاز به داشتن رهبری و مدیریت مشخص .
کم کم محفل دوستانه ی قبل به سمت یک تشکیلات رسمی و سازمان یافته حرکت می کرد . گروه اولیه تصمیم می گیرد تا به نوبت نقش و وظایف مدیران مورد نیاز تشکل را تجربه کرده و سازمان مورد نیاز را شکل دهند . بر همین اساس و با توجه به درکی که از روابط بوروکراتیک حاکم بر دوائردولتی داشتند ( به لحاظ موقعیت شغلی ) کمیته هائی را سازمان می دهند " فنی ، تشکیلات ، مالی ، روابط عمومی و در نهایت دبیری " .
اینک ، محفل قدیم شکل و طرحی نوین را بر خود نشانده بود و از همه مهمتر توانائی بسیار مطلوبی برای جذب و سازمان دهی علاقمندان داشت .
با بوجود آمدن و شکل گیری سازمان نوین ، ویژگیها و معضلات مترتب با آن نیز روی خود را کم کم نشان داد . واقعیت هائی که با گذشت زمان و ایجاد نیازها ، ایده ها و انگیزه ها ی نو ، مدیران سازمان را به چالش می کشید و از آنها انعطاف پذیری و برنامه های تازه طلب می کرد .
در سازمان مورد نظر ما همواره افراد جدید با دیدگاهها و انگیزه های متفاوت ، وارد میشدند و افرادی نیز از آن فاصله می گرفتند . سازمان اهداف مادی و منفعت طلبانه ای نداشت . تعهدات اعضاء مانند قبل نبود و تکثر دیدگاهها و انگیزه ها در تعامل و روابط مابین فرد و سازمان حاکم گشت .
تحولات اجتماعی و اقتصادی کم کم عرصه را برآنان که دارای انگیزه های درونی برای وارد شدن در جایگاه مدیریت بودند کم رنگ میکند و عدم انعطاف لازم و درک شرایط جدید معضلات درونی سازمان را تشدید می نماید . فاصله مابین مدیریت ( برخواسته از درون اعضاء و با رای آنان ) و افراد وابسته به سازمان زیاد میشود و نیاز به تغییر درسازمان دهی مجدد اجتناب ناپذیر می سازد .
بزرگترین معضل در واقع نهفته در مفهوم تشکل می باشد . سازمانی که از دل یک محفل دوستانه برآمده بود در مرز بین آنچه بوده و آنچه می خواهد باشد ، سرگردان مانده و روندی فرسایشی را طی میکند .

گروهی از دل سازمان تصمیم به ایجاد نگرشی نوین و رسمی مبتنی بر شرایط جدید می گیرند و آن را با سعی بسیار پیش می برند ولی همچنان رشد و رونق از ظرفیت ها ی خالی و منتظرمانده سازمان بدور است

چه باید کرد ؟
مدتهاست بر آنچه می باید برآن تامل کرد و بر حل آن کوشید فکر کرده ام و حال خلاصه ای از آن را در غالب طرح مسئله و پرسش بیان میکنم . پاسخ صحیح و مناسب نه تنها می تواند جوابگوی معضلات باشگاه ما باشد بلکه میتواند برای تمامی تشکل هایی از این دست مفید واقع شود
پس بیائید منصفانه و واقعگرایانه ، پرسش و مسئله را مطرح کرده و سپس ذهن را وادار به یافتن پاسخ مناسب نمائیم .
فرض :
- سازمان مورد نظر را بعنوان یک شخصیت مستقل و زنده ولی بیمار مجسم کنید
- نام این سازمان را " باشگاه ما " بگذارید
- " باشگاه ما " نیاز به تشخیص درد و ناراحتی دارد تا در پس آن بتوان درمانی برایش متصور شد
- پس خود را بعنوان یک علاقمند به درمان آن در نظر بگیرید و نام " عضو " برخود بگذارید
- حال به منظور تشخیص ناراحتی " باشگاه ما " سئوال های لازم را طرح کنید
- فراموش نکنید که برای حل هرمشکلی ابتدا باید مشکل را بتوانید تعریف کنید . حتما در زمان مدرسه بیاد دارید که معلم همواره به شما گوشزد می کرد که " صورت مسئله را خوب خوانده و درک کنید که بدنبال چه هستید "

این مطلب ادامه دارد ... منتظر تماس شما هستیم ... ما را یاری کنید




0 comments: